پرورش خلاقیت _ تکنیک‌های خلاقیت فردی و گروهی

تکنیک های خلاقیت فردی – گروهی ، تکنیک‌هایی هستند که می‌توان از آن‌ها به هر دو صورت فردی و گروهی استفاده کرد . برخی از این تکنیک‌ها عبارت‌اند از:

  1.  تکنیک ارتباط اجباری Forced association
  2. تکنیک اسکمپر SCAMPER
  3. تکنیک پردازش P.I.C.L
  4. تکنیک P.M.I
  5. تکنیک P.P.C
  6. تکنیک تجزیه تحلیل ماتریس Matrix Analysis
  7. تکنیک چه می‌شود اگر …؟ What if
  8. تکنیک تجزیه تحلیل مورفولوژیک
  9.  تکنیک چرا
  10. تکنیک در هم شکستن مفروضات
  11.  تکنیک شکوفه نیلوفر آبی

از میان تکنیک های فوق ، تکنیک پرورش P.I.C.L و چه می‌شود اگر و تجزیه تحلیل مورفولوژی ، نسبت به بقیه تکنیک های فردی – گروهی ، مشهورتر است.

توضیح هر یک از این تکنیک‌ها به شرح زیر است:

تکنیک ارتباط اجباری Forced association

بنیان‌گذار این تکنیک ، چارلز . اس . وایتینگ بود. هدف این تکنیک ، برقراری ارتباط بین موضوعات کاملاً نامرتبط و رهایی از فرضیه‌های ناشی از ضبط اطلاعات زمینه‌ای است.

 تکنیک اسکمپر

این تکنیک می‌گوید موضوع را به اجزا کوچک‌تر تقسیم کرده و برای آن ایده جدید بسازید. کاربرد اصلی این تکنیک بر پایه ایده یابی فردی طراحی‌شده است که می‌تواند به‌طور بسیار اثربخش برای گروه‌ها نیز مفید باشد.

هدف اصلی این تکنیک افزایش قدرت تصور است تا از آن در جهت‌ها و ابعاد مختلف و ضروری استفاده شود . این قدرت تصور و تحریک ، به‌وسیله سؤالاتی انگیزه برانگیز ایجاد می‌شود و شخص در رابطه با مسئله موردنظرش ، سؤالاتی از خود می‌پرسد و درنهایت با افزایش ایده‌ها ، کیفیت ایده‌ها ، تضمین و ارتقا می‌یابد.

SCAMPER از ابتدای حروف و واژه‌های سؤال‌برانگیز گرفته‌شده است که در دست‌یابی به ایده‌های نو بسیار مؤثر است و مخفف واژگان زیر با مفاهیم زیر است:

Substitute جانشین‌سازی: یعنی چه مواردی را می‌توان به‌جای موارد قبلی به کار برد. مثلاً کاربرد موتور انژکتوری به‌جای دیزلی و کاربراتی برای سبک کردن ماشین

Combine ترکیب کردن

Adapt (Adopt) همانندسازی یا سازگاری و تعدیل کردن یا این همانی: یعنی این به چه چیزی شبیه است؟

Modify بزرگ‌سازی: چطور است رنگ و شکلش را عوض کنیم ، چرا آن را چند برابر نکنیم؟ مثلاً تولید لاستیک‌های پهن.

Put to other uses استفاده در سایر موارد: با محصولات خراب‌شده چه کنیم؟ با طرح‌های تحقیقاتی که به نتیجه نرسیده است چه کنیم؟ مانند کاربرد ضایعات کاغذ و لاستیک در صنعت فولاد.

Eliminate حذف کردن: این حذف کردن برای ساده‌سازی فرآیندهاست به‌منظور کاهش هزینه‌ها و افزایش تولید است.

Rearrangement معکوس سازی

 تکنیک P.M.I

ارزش این تکنیک در آن است که فرد را مجبور می‌کند تا دقایقی برخلاف قالب‌های ذهنی‌اش تفکر کند و به‌مرور نسبت به قالب‌های ذهنی خود ، آگاه‌تر و مسلط تر شود بنابراین آمادگی ذهنی بیشتری برای خلاقیت پیدا می‌کند . نام این تکنیک برگرفته از حروف اول 3 کلمه به معانی افزودن ، کاستن و جالب است.

روش این تکنیک آن است که فرد توجهش را به نکات مثبت موضوع یا پیشنهاد و سپس به نکات منفی و نهایتاً به نکات جالب و تازه آنکه نه مثبت است و نه منفی ، معطوف می‌کند و در پایان ، نسبت به تهیه لیست نکات مثبت با زوایای موضوع ، لیست موانع و محدودیت‌ها و نکات منفی و لیست نکات جالب و تازه موضوع اقدام می‌کند و تصمیم می‌گیرد.

یکی از مهم‌ترین کاربردهای این تکنیک ، زمانی است که نسبت به یک قضیه ، اطمینان داریم نه مواردی که نسبت به آن شک و ابهام داریم به‌عبارت‌دیگر ، هر چه نسبت به موضوعی بیشتر بدبین یا خوش‌بین باشیم ، استفاده از این تکنیک کارگشا و اثربخش‌تر خواهد بود. برای یافتن نکات جالب در این تکنیک ، فقط کافی است که جمله چقدر جالب می‌شود اگر … را کامل کنیم.

 تکنیک P.P.C

Positive.Positive. concerns

P.P.P به معنای تغییر و اصلاح واکنش افراد ، نسبت به ایده‌های جدید دیگران است یعنی هر یک از ما در معرض ایده‌های دیگران هستیم و هدف آن ایجاد ، تقویت ، رشد و توسعه استعداد و فرهنگ و خلاقیت در فرد و جامعه و کشور است و برای افرادی که مدام با ایده‌ها و پیشنهادات دیگران سروکار دارند و یا برخورد آنان در سرنوشت ایده بسیار مؤثر است ، مفید بوده و روی پیشنهاددهنده و پیشنهادها ، تأثیر می‌گذارد.

 تکنیک تجزیه‌وتحلیل ماتریس Matrix Analysis

یکی از ماتریس‌های تجزیه‌وتحلیل ، ماتریس SWOT است .این ماتریس شامل فرصت‌ها ، تهدیدات ، نقاط ضعف و قوت و شامل 8 مرحله اساسی برای دستیابی به بهترین راه‌حل و استراتژی خلاقانه است.

واژه SWOT از اول کلمات strength ، opportunity ، Threat وWeakness گرفته‌شده است.

مراحل ماتریس SWOT به شرح زیر است:

  •  تهیه فهرستی از فرصت‌ها
  •  تهیه فهرستی از تهدیدها
  •  تهیه فهرستی از نقاط ضعف
  • تهیه فهرستی از نقاط قوت
  •  مقایسه نقاط ضعف داخلی و فرصت‌های خارجی
  •  مقایسه نقاط ضعف داخلی و فرصت‌های موجود
  •  مقایسه نقاط قوت داخلی با تهدیدات خارجی
  • مقایسه نقاط ضعف داخلی با تهدیدات خارجی

در هر مرحله 2 عامل باهم مقایسه می‌شوند و هدف این نیست که بهترین ایده‌های خلاق و استراتژی‌ها را مشخص نمود بلکه هدف ، تعیین استراتژی‌ها و خلاقیت‌های قابل‌اجراست بنابراین همه این خلاقیت‌ها و ایده‌ها و استراتژی‌ها و در یک کلمه راه‌حل‌هایی که از این ماتریس به دست می‌آیند ، قابل‌اجرا نیست.

 تکنیک چه می‌شود اگر …؟ What if

به‌طورکلی خلاقیت باید از قالب‌های ذهنی ، شرایط موجود ، پیش‌فرض‌ها ، عادات و استانداردها آزاد شود تا بتواند موضوع را از زوایای مختلف ببیند و ایده‌های جدید مطرح کند. در این تکنیک ، توصیه می‌شود برای یافتن ایده‌های جدید ، از سؤالات چه می‌شود اگر… استفاده شود و آن را به‌قدری تکرار و تمرین کرد که تبدیل به یک عادت شود. از این تکنیک می‌توان برای افزایش قدرت خلاقیت ، بدون داشتن موضوع خاصی استفاده کرد ، ضمن اینکه به‌عنوان یک تفریح و شوخی و سرگرمی در همه اوقات قابل‌استفاده است.

  تکنیک تجزیه تحلیل مورفولوژیک با ریخت شناسه یا فهرست خصوصیات

این روش توسط فریتز زویکی ابداع شد و فنی  است که بر اساس آن ، پدیده موردنظر ازنظر ساختار کلی و ابعاد مختلف ، تجزیه تحلیل می‌شود و به این منظور ابتدا سطوح و ابعاد مختلف موضوع را شناسایی و فهرست می‌کنند یعنی موضوع را به اجزای کوچک تقسیم کرده تا برای آن ایده‌های جدید ارائه بشود و برای مقایسه ابعاد یک موضوع و متغیرهای آن و مرتبط سازی ، می‌توان ابعاد اصلی اجزا را بر روی دایره‌ای متحدالمرکز نوشته و با چرخاندن دایره‌های مختلف ، ابعاد و اجزای آن را باهم مقایسه و ارتباط آن‌ها را حدس زد. مثلاً اگر بخواهیم درباره بازاریابی یک کالا ، راه‌حل‌های جدید و بدیهی پیدا کنیم ، ابتدا باید ابعاد مختلف کالا مانند شکل ، ظاهر ، کاربرد آن ، خواص و فواید ، وضعیت مشتریان و بازار کالا را تدوین کنیم و به بیان ساده‌تر باید سعی کرد ابعاد کالا را بیشتر مشخص کرد و اینجاست که تکنیک بازگشت به مشتری اهمیت پیدا می‌کند زیرا تکنیکی است که با روی برگرداندن از مسائل مربوط به تولید و روی آوردن به مسائل مربوط به بازاریابی ، رابطه بین فعالیت‌های خود و مشتریان را به لحاظ محصول ، قیمت ، تبلیغ ، توزیع و بازار موردنظر ، بررسی می‌کند.

  تکنیک چرا What

این تکنیک برای ایده یابی و ایده پردازی است و شناسایی و تعریف درست و کامل مسئله و روشن‌تر کردن فرآیند است برای رسیدن به ایده‌های جدید و از دو چرا تشکیل می‌شود ، چرای دوران کودکی برای زیر سؤال بردن ندانسته‌ها و چرای بزرگ‌سالی برای زیر سؤال بردن ندانسته‌ها و یادگرفته ها.

 تکنیک در هم شکستن مفروضات

یکی از موانع خلاقیت ، مفروضات قبلی است که ناخودآگاه اجازه نمی‌دهد ، فکر در همه جهات به حرکت درآید .

بسیاری از مفروضات قبلی ممکن است در اصل همان زمانی که در ذهن ما ایجادشده‌اند ، غلط باشند و بسیاری از آن‌ها به دلیل تغییر شرایط اعتبارشان را ازدست‌داده باشند اما مسئله‌این است که فرد متوجه این تغییرات و اشتباهات نیست و هنوز با مفروضات قبلی به مسئله نگاه می‌کند و ازآنجاکه مفروضات ، مربوط به قسمت درونی ذهن می‌شوند و به‌عبارت‌دیگر امری درونی هستند ، نمی‌توانیم آن‌ها را به‌تنهایی فسخ کنیم و یا از فکر خود جدا کنیم مثل آن چاقو که نمی‌تواند دسته‌اش را ببرد ، پس شناسایی مفروضات خود و دیگران ، اولین قدم برای تغییرات مفروضات است.

اما برای شکستن ذهنیت‌های پیشین و موانع ( Blockbusting مانع شکنی ) و ترغیب به آن و دستیابی به نظرات و مفاهیم و بصیرت‌های جدید و ورود به عرصه‌های نوین ، تکنیک‌های جدیدی ابداع‌شده است که متداول‌ترین آن‌ها ، تفکر همسو یا موازی (lateral thinking ) است.

ادوارد دو بونو Edward de Bono روش متداول تفکر را مانند حفر گودال توصیف می‌کند که با افزایش اطلاعات ، فرد همان گودال را عمیق‌تر می‌کند و از دیدن جاهای دیگر برای حفر کردن گودال ، بازمی‌ماند درحالی‌که تفکر موازی نگاه فرد را به نقاط جدید معطوف می‌کند و اطلاعات و تجربه‌های جدید ، صرفاً به اندیشه‌های قبل ، اضافه نمی‌شوند بلکه آن‌ها را تغییر داده و الگو و ساختار جدیدی ایجاد می‌کند.

یکی از راه‌های تحقق اندیشه موازی ، ایجاد یک اندیشه واسطه غیرممکن (Intermediate impassable ) است که به کمک آن ، دستیابی به اندیشه‌های جدید و عملی ، دست‌یافتنی است و با این روش می‌توانید از اندیشه‌های طرف مقابل خود ، آگاه شوید به‌طور مثال افسانه‌های تخیلی درباره سفر  به اعماق زمین ، اگرچه اندیشه‌هایی غیرممکن است ، ولی به‌عنوان واسطه‌ای می‌تواند موجب دستیابی به راه‌های جدید سفر به آن مکان‌ها گردد. یا فرض کنید که شما به‌عنوان مدیر، مراجعانی دارید که باید در مذاکره با آن‌ها از افکار و مقاصدشان ، آگاه باشید و چه خوب بود اگر مغز این افراد در محفظه‌ای شفاف قرار داشت و شما می‌توانستید افکار آن‌ها را بخوانید.

راه دیگر تفکر موازی ، پیوند تصادفی (Random Juxtaposition ) است . فرض کنید دیوان حافظ را برای تفال باز می‌کنید و غزل را می‌خوانید و سعی می‌کنید تا آن را با نیت خود پیوند داده و به نتیجه آن برسید ، در این کار شما از روش پیوند تصادفی استفاده کرده‌اید که شباهت بسیار زیادی به تکنیک ارتباط اجباری دارد که قبلاً شرح داده شد ، با این تفاوت که این روش کاملاً تصادفی است و اجباری نیست.

یا مثلاً فرض کنید شما می‌خواهید برای سیستم توزیع کالای خود ، شیوه‌ای جدید پیدا کنید و یک صفحه از فرهنگ لغت را به‌طور تصادفی باز می‌کنید و چند لغت آن را بازنویسی کرده و سعی می‌کنید در مقابل هر یک از آن‌ها موضوع و جمله‌ای در رابطه با توزیع بنویسید به‌عبارت‌دیگر سعی می‌کنید تا بین واژه‌های تصادفی و تا آشنا با موضوع ، پیوند ایجاد کنید و در این جریان به ایده‌های جدید می‌رسید مثلاً یک لغت‌نامه بازکرده‌اید و کلمه سخاوت را روی کاغذ نوشته‌اید و روبروی آن می‌نویسید ، کار توزیع را با سخاوتمندی انجام دهی یا سخاوت نسبت به مشتریان ، سخاوت نسبت به کارکنان .

یا مثلاً با کلمه سخت‌جان مواجه می‌شوید و روبروی آن می‌نویسید به روش‌های توزیع خود ادامه دهیم ، از شکست‌ها نهراسیم و پایداری کنیم.

یکی دیگر از راه‌های پیشرفت در تفکر موازی ، معکوس سازی است زیرا مسائل و مشکلات و ضعف‌ها و نارسایی‌ها ، همه می‌توانند به‌صورت امکانات ، نقاط قوت و توانایی‌ها دیده‌شده و مورداستفاده قرار بگیرند اما درصورتی‌که ما نحوه نگرش و برخورد خود را عوض کنیم و پدیده‌های اطرافمان را با دید دیگری نگاه کنیم و به قانون جذب ایمان داشته باشیم که می‌گوید اگر جذب کنی و بگویی که نمی‌توانی پس نمی‌توانی و برعکس.

 تکنیک شکوفه نیلوفر آبی

این تکنیک توسط یاسوآما تسومورا طراحی و ارائه شد و فرزند بارش فکری و نقشه ذهنی است و طرح آن ، برگرفته از شکوفه نیلوفر آبی است که گلبرگ‌های آن به دور یک هسته مرکزی غنچه می‌زنند و از آن نقطه گسترش می‌یابند.

تکنیک به این صورت است که مسئله در مرکز ، قرار می‌گیرد و راه‌های پیشنهادی مانند گلبرگ‌های گل در اطرافش گسترش می‌یابند که بعضی آن را به‌صورت مربعی می‌کشند و بعضی‌ها هم به شکل دایره اما مربع و دایره مهم نیست.

صورت زیبای ظاهر هیچ نیست / ای برادر سیرت زیبا بیار ؛ یعنی ، چیزی که داخل مربع و دایره نوشته می‌شود مهم است و نباید در نوشتن آن عجله کرد.

 روش استفاده: ابتدا مسئله اصلی را فرض می‌کنیم و آن را در مرکزی‌ترین دایره یا مربع می‌نویسیم و سپس در اطراف آن ، ایده‌ها را می‌نویسیم و در مرحله بعد ، آن ایده‌ها تبدیل به مسئله اصلی می‌شود و باید برای هرکدام ایده‌های دیگری بنویسیم و مقدار ایده‌های ممکن نباید کمتر از 8 باشد اما بیشتر بودن مانعی ندارد به‌شرط آنکه به بارش فکری مسلط باشیم یعنی زمان را در نظر داشته باشیم و در انتها نیز ایده‌ها را غربال کنیم.

روش استفاده از تکنیک شکوفه‌های نیلوفر آبی در کامپیوتر: با ایجاد پنجره‌های مشابه با پنجره‌های مورداستفاده در برنامه کامپیوتری ، بخش‌هایی از یک تابلوی ایده را می‌توان به صورتی ترسیم کرد که یک موضوع اصلی برای استخراج ایده در پنجره‌های جانبی استفاده می‌شود که مراکز مجموعه‌های جدید پنجره را تشکیل می‌دهد.

 تکنیک مشهور CPS

CPS تکنیکی است برای حل خلاقانه مشکلات و شناسایی فرصت‌ها ، هنگامی‌که شیوه تفکر مرسوم شکست‌خورده است و بر موانع غلبه می‌کند تا به اهداف و ایده‌های خلاقانه برسد .

این تکنیک اولین بار توسط الکس آزبورن ، پایه‌گذار ساختار آموزش خلاقانه ، ابداع گردید و پس‌ازاین تکنیک ، حل خلاقانه مشکلات همراه با طوفان ذهنی ، در دهه 1940 به وجود آمد و سپس پارنز،  فرآیند حل خلاقانه مشکلات آزبورن پارنز را که مخصوص به خودش بود ، ابداع کرد. این مدل ، همچنان باوجود قدمتی که دارد بسیار مؤثر و کاربردی و الهام‌بخش است و ابزار دیگری مانند CPS2011 ، توسط دکتر جرارد جی بوسیو و ماری منس وهمکاران ، انجام شد.

نحوه استفاده از CPS جهت رسیدن به راه‌حل‌های خلاق و مؤثر:CPS می‌گوید ، تفکر خلاقانه را تشویق کنید و راه‌حل‌های نو را بدون هیچ ترسی ، ارائه دهید و از افراد می‌خواهد که تفکرات مخالف و همسو را از هم جدا کنند. تفکر مخالف ، فرآیند به وجود آوردن راه‌های بی‌شمار و بالقوه است که به طوفان فکری مشهور است ، اما تفکر همسو همان‌طور که قبلاً توضیح داده شد ، یعنی ارزیابی موارد تفکر مخالف و انتخاب امیدوارکننده‌ترین آن‌ها .

ترکیب این 2 تفکر در CPS باعث کشف راه‌حل‌های جدید می‌شود البته اگر درست و در زمان مناسب، ترکیب و تمرین شوند در غیر این صورت باعث تصمیم‌گیری‌های نامتعادل و عدم شکل‌گیری ایده‌های جدید می‌شوند.

 گام‌های CPS در حل مشکلات و ایجاد خلاقیت:

  •  متعادل کردن تفکرات مخالف و همسو
  •  مطرح کردن مشکلات به‌عنوان سؤال ، به‌شرط آنکه بسته و محدود و دارای پاسخ کوتاه و مخالف و یا تصدیق نباشد و از پاسخ‌های احمقانه و مسخره نترسید زیرا گاهی این پاسخ‌ها ، محرک‌های خوبی برای راه‌کارهایی عالی‌اند و حتی گاهی نوشتن پاسخ‌ها و راه‌کارهای برعکس نیز که قبلاً در تکنیک معکوس توضیح داده شد ، مؤثر است.
  •  کنار گذاشتن قضاوت‌ها