چــوب يــك مــاده آلــي ســخت و رشــته اي اســت كــه از درخــت به دســت مــي آيــد. خــواص شــيميايي و فيزيكــي آن منحصــربه فرد و قابل تجديــد اســت. چــوب هــا از سلولز، ليگنين، مواد معدني خاكستر ساز و مواد حل شدني تشكيل شده اند.
تغييرات چهار مشخصه بـالا، انـواع چـوب را تشـكيل مـيدهـد مثـل چـوب سـبك يـا سنگين، سفت يا انعطاف پذير، سخت يا نرم و رگه باز يا بسته.
۱-۳-۳- اجزاي اساسي يك تنه درخت در سطح مقطع
1) طبقه زاينده:
لايه اي ميكروسكوپي از سلول هاي زنده چوب است.
2) بافت آبكش يا پوست داخلي
لايه اي از بافت هاي نرم و مرطوب با لوله هاي غربالي است.
3) پوست خارجي
لایه اي ضـخيم از بافـت هـاي مـرده كـه پوسـت خـارجي و بافـت آبكشـي به وسـيله طبقه زاينده از هم جدا ميشوند.
4) برون چوب
چوب رنگ پريده زيرپوست داخلي كه شامل سلول هاي زنده و مرده است.
5) درون چوب
قسمتي از درخت كه از وسط تنه تا بيرون ادامه دارد و سلول هاي آن مرده اند.
6) مغز
قسمت نرم واقع در مركز درخت مي باشد.
7) شعاع هاي چوب
نوارهــايي كــه به صــورت شــعاعي از مركــز تــا پوســت ادامــه دارنــد و باعــث اتصــال بافت ها ميشوند.
۲-۳-۳- انواع آرايش ليفچه هاي ريسماني
1) بافت زنبوري
سـلول هـاي كوتـاه بـا ديـواره نـازك كـه عمـدتاً وظيفـه انبـاركـردن و توزيـع مـواد غذايي به ديگر سلول ها رادارند.
2) آوند چوبي
سلول هاي رشته اي بنـد (تـا حـدود 7 ميلـيمتـر) حـاوي مقـدار زيـادي ليگنـين كـه تأمين كننده استحكام چوب هستند.
3) آوندها با سلول هاي عريض، هادي مواد غذایی
اين سلول ها به دو صورت آرايش مي یابند.
الف) چوب هاي سخت يا درختان پهن برگ كه داراي آوند هستند.
ب) چوب هاي نرم يا درختان مخروط دار سوزني برگ كه فاقد آوند هستند.
3-3-3- انواع چوب
ميتوان دو گـروه اصـلي نـرم و سـخت را بـراي اشـكال چـوب در نظـر گرفـت. البتـه به لحاظ نوع گسترش آوندها نيز قابل دسته بندي اند.
1) حفره پراكنده
اندازه آوندهاي آغـاز و پايـان فصـل بـاهم برابـر هسـتند ماننـد درخـت گـردو، بلـوط، زبان گنجشك.
2) حفره حلقوي
اندازه آوندهاي پايان فصل از آغـاز فصـل باريـكتـر اسـت ماننـد درخـت غـوش، افـرا، تبريزي زرد.
مبناي انتخـاب چـوب بـراي كاربردهـاي مختلـف، خـواص آن مـي باشـد. بـراي مثـال چوب درخت گردو براي مبل ها و صـندلي هـاي ظريـف. كـاج و سـرو بـراي سـتون هـا و تيرهاي سقف منزل و كاج كريسمس براي خميركاغذ و …
۴-۳-۳- خاصیت های چوب
در ادامه به بررسي برخي از خواص چوب پرداخته خواهد شد.
الف) رطوبت چوب
مقـدار رطوبـت چـوب برابـر وزن موجـود در چـوب تقسـيم بر وزن چـوب خشك شـده در كوره ضربدر 100 مـيباشـد. مقـدار رطوبـت چـوب از خـواص مهـم آن بـه شـمار مي آيد زيرا بر خواص مكانيكي و غير مكانيكي چوب اثر ميگذارد.
ب) وزن مخصوص چوب
از تقســـيم وزن چـــوب خشك شـــده در كـــوره بـــر وزن آب هم حجـــم در دمـــاي استاندارد به دست مي آيد.
چگالي با وزن مخصـوص فـرق دارد يعنـي چگـالي از تقسـيم وزن چـوب مرطـوب بـر حجم چـوب مرطـوب به دسـت مـي آيـد و هـر دو عامـل چگـالي و وزن مخصـوص، در استحكام چوب مؤثر مي باشند.
ج) خواص فيزيكي چوب
چوب عايق گرمايي خوب و هادي الكتريكي بد است.
د) خواص مكانيكي چوب
خواص مكانيكي چوب قبل از استفاده حتماً بايد مورد تحليل قرار گيرد.
1) استحكام برشي
توانايي چوب در مقابلـه بـا لغـزش يـك قسـمت روي قسـمت ديگـر در امتـداد قطعـه كـار را مـي گوينـد. در مـورد چـوب ايـن خاصـيت فقـط در امتـداد مـوازي بارگـه ها قابل بررسي است زيرا استحكام برشي چوب در اين امتداد حداقل است.
2) استحكام فشاري
توانـايي چـوب در مقابلــه بـا نيرويــي كــه درصـدد كــم كــردن ابعــاد آن اسـت. ايــن كميـت هـم در جهـت مـوازي و هـم در جهـت عمـود بـر رگـه هـا قابل بررسـي مـي باشند.
3) تنش كششي
قابليت چوب در مقابله بـا نيروهـايي كـه درصـدد بيشـتر (بـزرگتـر) كـردن ابعـاد آن هسـتند. آزمـون كشـش چـوب بررسـي كننـده چگـونگي پـاره شـدن چـوب بـه ازاي كشش و در جهت عمود بر رگه ها است.
4) تنش خمشي
اين نوع تنش تركيبـي از بارهـاي برشـي، كششـي و فشـاري اسـت كـه ممكـن اسـت موجـب خمـش چـوب شـود. اگـر زمـان اعمـال نيروهـا كـم باشـد معمـولاً چـوب بـه حالت اول بر مي گردد.
معمـولاً كـرنش ايجاد شــده بـا تـنش ايجاد شــده متناسـب اسـت كـه ايـن نســبت را ضريب كشسـاني گوينـد. ضـريب كشسـاني معيـاري اسـت كـه قابليـت چـوب بـراي بازگشت به شكل و اندازه اوليه بعـد از برداشـتن نيـرو را نشـان مـيدهـد. ايـن معيـار براي چوب نشان دهنده صلابت يا سفتي چوب است.
5) سختي
سختي چوب به صـورت مقاومـت آن در مقابـل سـايش، خمـش يـا فرونـرفتن اجسـام تيز در آن تعيين ميشود.
۵-۳-۳- فرآوری مواد چوبی
براي فـرآوري يـك قطعـه چـوب ممكـن اسـت هر يـك از مـوارد مـورد نيـاز باشـد از جملــه، تخــت كــردن، كنــدگي، كنــده كــاري، ابزارزنــي، گــود تراشــي، اره كــاري، سوراخكاري، سنباده زني، شكل دهي، پرداختكاري، بهبود بخشي خواص.
چوب هاي اصلاح شده براي بهبود بخشي بـه چـوب روش هـاي مختلفـي وجـود دارد كـه بـه برخـي از آنهـا اشاره خواهد شد.
الــف) يكــي از مهمتــرين عمليــات هــا روي چــوب جهــت بهبــود شــرايط و خــواص فيزيكي آن و گسترش حوضه كاربرد آن، تركيب چوب و پلاستيك است. در فرآيند تركيـب چـوب و پلاسـتيك، چـوب را در محفظـه خـلأ قـرار مـيدهنـد تـا هــواي موجــود در ســلول هــاي آن خــارج شــود، ســپس نــوعي پلاســتيك از قبيــل متاكريليت را وارد محفظـه خـلأ مـيكننـد، تـا بجـاي هـوا جـذب سـلول هـاي چـوب شود. سپس با ايزوتـوپ هـاي راديواكتيـو قطعـه بمبـاران مـيشـود تـا پلاسـتيك هـاي موجود در سلول هاي چوب پليمري شوند. در حقيقـت بـا ايـن كـار چـوب تبـديل بـه نوعي پلاسـتيك مـيشـود و بـه اين ترتيب مقاومت چوب اصلاح شده فوق، درمقابل رطوبت و تغيير ابعاد بالا مي رود.
ب) ميتـوان بـا عمليـات شـيميايي و فشـردن چـوب خـواص آن را تغييـر داد، مـثلاً در مورد چوب اشباع شـده، چـوبي اسـت كـه بـا يـك پلاسـتيك گرماسـخت فـرآوري شده و بدون فشار سخت شده باشد.
ج) چوب اشباع شده فشـرده هماننـد حالـت قبـل اسـت بـا ايـن تفـاوت كـه پـيش از سخت شدن پلاستيك، فشـرده مـيشـود. ازجملـه كاربردهـاي ايـن نـوع چـوب مـي توان به پايه آنتن و ملخ هواپيما اشاره داشت.
۶-۳-۳- اتصال يا مونتاژ
مونتاژ قطعات چوبي، مستلزم آمـاده سـازي دقيـق نقـاط اتصـال چـوب هـا اسـت، كـه به آن درودگري نيز گفتـه مـيشـود. طراحـي نـوع اتصـال، مسـائل خاصـي از قبيـل استحكام، شكل ظاهري، حذف رگه ها، سادگي توليد و مونتاژ را در بردارد. به استثناي اتصال كـام و زبانـه اي، بقيـه اتصـالات حالـت قفـل شـونده دارنـد و بـراي تكميل ساخت فقط نياز بـه چسـب اسـت. ايـن نـوع اتصـالات طـوري طراحـي مـي شوند كه جهت استحكام اتصال نيازي به ميخ و پيچ و پرچ نيست.
– به غير از اتصـال لب بـه لب بقيـه اتصـالات حالـت قفـل شـونده دارنـد ولـي اتصـال لب به لب نياز به ميخ، پرچ يا پيچ و چسب دارند.
– نيم و نيم بـراي اتصـال طـولي قطعـات قـالبي و زهـوار مورد اسـتفاده قـرار مـي گيرند كه در اين روش ميتوان خطوط اتصال را مخفي كرد.
مسائل مربوط به اتصالات چسبي در توليد انبوه را اينگونه ميتوان برشمرد:
1) نياز به ابزارآلات گيره اي ويژه.
2) ضرورت به تميزي و همواري سطوح.
3) روش هاي چسباندن و نوع چسب.
4) ضرورت حذف چسب هاي اضافي.
جهت رفع اين مسائل استفاده از روش هاي اتصال مكانيكي مناسب است.