خلاقیت در کار

نام‌گذاری صحیح:

 

در این بخش می‌خواهیم به بررسی یک نکته کوچک و بسیار مهم بپردازیم. نکته‌ای که در همه پروژه‌ها و کارهای علمی، تحقیقاتی و… باید به آن توجه کرد، موضوع نام‌گذاری است که باید درست و قاعده‌مند انجام شود؛ چراکه در بسیاری از پروژه‌ها مستندسازی و تکمیل موارد مراحل در طول زمان طولانی انجام می‌گردد و مشکلات فراوانی در مورد فایل‌ها می‌تواند به وجود بیاید؛ بنابراین بهتر است در هر مرحله نام‌گذاری مستندات به‌درستی انجام شود.

عمدتاً مستندات این موارد می‌باشند: فایل ورد، پی‌دی‌اف، عکس، فیلم، فایل‌های تخصصی

تمامی این فایل‌ها باید به فرم زیر نام‌گذاری گردد.

نام اصلی پروژه-نام فرعی پروژه­-(نام انجام دهنده پروژه یا کد مربوطه)-ویرایش()-تاریخ

برای مثال: بررسی و مدل‌سازی ترک-بررسی ترک‌های داخلی-دکتر علیرضا امیری اسفرجانی-کد ۳۲۴-ویرایش دوم-(03/04/1395)

تمامی مستندات باید در داخل پوشه نام‌گذاری شده قرار بگیرد و برای هر پوشه علاوه بر اینکه نام آن پوشه را متناسب با موضوع داخلش نام‌گذاری می‌کنید و در انتها آن تاریخ تغییرات را بنویسید.

جهت ثبت هرگونه درخواست مرتبط با سایت، می‌توانید فرم زیر را پر کنید. کارشناسان ما در اولین فرصت با شما تماس خواهند گرفت. 

سه مساله‌ که در کارهای خلاقانه پیش می‌آید:

اولی وقتیست که تازه شروع به کار می‌کنیم. در این مرحله، محصول ما خوب نیست. این یک واقعیت است. موفقیت در این سفر، نصیب کسانی می‌شود که کلمه‌ی «هنوز» را به جمله‌ی بالا اضافه کنند: «هنوز، محصول ما خوب نیست.»

تا این قضیه را نفهمیده‌ایم، نباید تظاهر کنیم که فهمیدیم. داشتنِ یک روحیه‌ی شکننده در برابر انتقاد، ما را از مولد‌بودن باز می‌دارد. درواقع، جمله‌ی «محصول شما خوب نیست.»، دقیقاً همان چیزی است که ما نیاز داریم در این مرحله بشنویم. چون ممکن است بدنبال آن، بصیرتی برای بهترشدن، بر ما نازل شود.

مساله‌ی دوم، زمانیست که ما شروع به ایجاد مهارت‌ها و عَرضه‌ی چیزی با ارزش کرده‌ایم و عده‌ای قصد دارند، روی اینکه «ما خوب نیستیم»، پافشاری کنند. خب. آنها دارند چیزی درباره‌ی خودشان به ما می‌گویند و خواسته‌ها و نیازهایشان را بیان می‌کنند. این بمنزله‌ی یک راهنما برای ماست تا توانِ لیدربودن و مشارکت‌مان را به افراد دیگری معرفی کنیم که منظور ما را متوجه شده‌اند و محصول ما را می‌خواهند. متوسل‌شدن به اقلیت مخاطبان همیشگی، به معنای سازش‌کاریِ ما نیست بلکه یک راهِ رو‌به‌جلو است. پس یارانی بیابید که همیشه‌در‌ رکاب، مشتاق و دارای ذهنی بازند و تا می‌توانید به آنها خدمات بدهید.

در این مرحله، خطری که شما را تهدید می‌کند، اینست که وقتی ندای طردشدن به گوش‌تان خورد، ممکن است به این باور برسید که هیچ دستاوردی نداشته‌اید. برعکس، باید بدانید که فقط با مخاطبان اشتباهی هم‌کلام شده‌اید. همین.

و سومین مساله به صورت یک چرخه‌ی کامل به سراغ‌مان می‌آید. چون کاملاً امکانش وجود دارد که «ما هنوز خوب نیستیم» و افراد کمی هستند که محصول ما را می‌خواهند. ما برای این بخش از بازار، خوب نیستیم. همین. پس واقعیت را می‌پذیریم و از اول شروع می‌کنیم. چون ما هنوز هم به قدر کافی، خوب نیستیم. ما به قدر کافی، ورزیده نشده‌ایم و همدلی دیگران را به قدر کافی جلب نکرده‌ایم. ما سبک بازی را به قدر کافی، خوب درک نکرده‌ایم. ما به قدر کافی از نحوه‌ای که باید مشارکت کنیم، سر در نیاورده‌ایم. هنوز نه. دست کم برای این مخاطبان.

و بعد از این است که ما بهتر می‌شویم.

دیر یا زود، در راهی که برای ایجاد تغییر و انجام کاری افتخارآمیز در پیش گرفته‌ایم، این سه مساله برای ما به سه نقطه‌ی عطف تبدیل می‌شوند